«پيشدبستاني» كه زماني دورهاي لوكس در نظام آموزش بود و هركسي را به خاطر شهريههاي سنگين، توان ورود به اين دوره نبود، اين روزها به مدد سند تحول آموزش و پرورش قرار است بتدريج با مجاورت در كنار مدارس ابتدايي جدي گرفته شود.
پيشدبستاني در حالي اين روزها جدي گرفته ميشود كه پيشدانشگاهي با تمام اميدها و آرزوهايش از چرخه نظام آموزش خارج خواهد شد، بنابراين اين دوره بايد به اندازه پيشدانشگاهي پربار باشد.
سند تحول آموزش و پرورش هم با تاكيد بر پيشدبستاني، اين دوره را براي تكوين و آمادگي دوره تحصيلي اجباري مفيد دانسته اما آنچه تاكنون از عملكرد مسوولان آموزش و پرورش برآمده، جز بيمهري به اين دوره نبوده است.
در سال تحصيلي جديد، با وجود تاكيد بر اين دوره هنوز از مطالب آموزشي مستقلي براي پيشدبستانيها رونمايي نشده است.
درحالي كه هنوز بيش از 80 درصد دبستانيها در بخش دولتي درس ميخوانند و پوشش مدارس غيردولتي در تمام مقاطع به 10 درصد هم نميرسد، پيشدبستاني در مدارس ابتدايي دولتي نداريم، و تنها پيششرط ورود به پيشدبستاني تحمل شهريه است؛ شهريهاي كه قطعا از عهده بسياري از خانوادهها برنميآيد.
روي ديگر بيمهري آموزش و پرورش به دوره پيشدبستاني را بايد در وضعيت مربيان آن ديد؛ مربياني كه نهتنها از كمترين امكانات حرفهاي و آموزشي بيبهرهاند، كه معاون اين بخش در آموزش و پرورش از قبول هر مسووليت و تعهدي در قبال آنان شانه خالي ميكند.
چگونه است كه تعيين صلاحيت مربيان از حوزه وظايف آموزش و پرورش است، اما تخصيص حقوق و مزايا و آموزش آنان از قلم افتاده است؟
جالب اين كه توجيه آموزش و پرورش، عدم تعهد در قبال دوره پيشدبستاني، غيررسمي بودن آن است، اما وقتي نوبت به مرور اهميت اين دوره ميشود، مسوولان قلمفرسايي ميكنند، چگونه ميتوان دورهاي آموزشي را با اهميت دانست اما از اعتبارات آموزشي هيچ سهمي براي آن قائل نشد و مربيان آن را از آموزش ضمن خدمت محروم كرد
نظرات شما عزیزان: